آقا اجازه خسته ام...
نوشته شده توسط ابراهيمي در 23 آذر 1393 در بدون موضوع
آقا اجازه خسته ام از این همه فریب
از های و هوی مردم این شهر نا نجیب
آقا اجازه پنجره ها سنگ گشته اند
دیوارهای سنگی از کوچه بی نصیب
آقا اجازه باز به من طعنه می زنند
عاشق ندیده های پر از نفرت رقیب
«شیرین»ی وجود مرا «تلخ» می کنند
«فرهاد»های کینه پرست پر از فریب . . .
فرم در حال بارگذاری ...
سلام
عالی بود
منتظرشماهستیم
وبلاگ حیا
——————————
فاطمه ابراهیمی” سلام خیلی ممنون
چشم حتما ممنون از حضورت